جدول جو
جدول جو

معنی چشمه آتشفشان - جستجوی لغت در جدول جو

چشمه آتشفشان(چَ / چِ مَ / مِ یِ تَ فَ / فِ)
کنایه از آفتاب عالمتاب است. (برهان). کنایه از آفتاب باشد. (انجمن آرا). مرادف چشمۀ خاوری و چشمۀ گرم. (از انجمن آرا). کنایه از آفتاب. (آنندراج). مرادف چشمۀ گرم و چشمۀ روشن و چشمۀ خاوری و چشمۀ سیماب و چشمۀ سیماب ریز. (آنندراج). کنایه از چشمۀ خور و چشمۀ خورشید. چشمۀ آتش:
وقت سرد است آتش افزون کن کز ابر
چشمۀ آتش فشان پوشیده اند.
خاقانی.
رجوع به چشمۀ آتش شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چشمه آتش فشان
تصویر چشمه آتش فشان
کنایه از خورشید، چشمۀ آفتاب، چشمۀ خاوری، چشمۀ روز، چشمۀ روشن، چشمۀ سیماب، چشمۀ سیماب ریز، چشمۀ گرم، چشمۀ نور، چشمۀ نوربخش، چشمۀ هور، آیینۀ آسمان، آیینۀ چرخ، آیینۀ خاوری، بانوی مشرق، بور بیجاده رنگ، تابۀ زر، خسرو سیّارگان، خسرو مشرق، زورق زرّین، سیماب آتشین، شهسوار فلک، عروس چرخ، نیّر اعظم، شیرسوار فلک، باشۀ فلک، شاهد روز، شهسوار سپهر، شهسوار گردون، صدف فلک، صدف روز، صدف آتشین، عروس خاوری، عروس روز، عروس فلک، غضبان فلک، یاقوت زرد، زرّین ترنج، زرّین کاسه
فرهنگ فارسی عمید